بردیا دوست کوچولوی تو
هفته پیش نی نی خاله لیلا (دختر عموی بابا حمید و دوست من) به دنیا اومد. و ما دیروز رفتیم خونشون برای دیدنشون. یه پسر ناز و مامانی به اسم بردیا. من و بابا حمید از دیدنش خیلی ذوق کردیم آخه خیلی وقت بود یه نی نی کوچولو ندیده بودیم. و هر دو داشتیم تو رو تصور میکردیم که وقتی به دنیا بیای و به روی ما سلام کنی قراره چه شکلی باشی. وای که دیگه طاقت ندارم و دلم میخواد خیلی زود بغلت کنم. آقا بردیا قراره دوست و همبازی تو باشه که هر وقت میریم لالون تنها نباشی پس تو هم سعی کن دختر مؤدبی باشی و همین که دیدیش تندی سلام کنی... آفرین به دختر گلم. ...